انواع مدیریت پروژه
مدیریت پروژه انواع مختلفی دارد. مدیر پروژه میتواند با توجه به شرایط پروژه، از این روشهای مختلف، مناسبترین را انتخاب کرده و بر اساس آن برنامهریزی کند. در این بخش به هفت نوع از رایجترین انواع مدیریت پروژه میپردازیم که عبارتاند از:
روش امانی در مدیریت پروژه
در این روش مدیر پروژه باید خودش همه کارهای پروژه را در دست بگیرد. روش امانی برای پروژههای کوچک منطقی است، اما اگر پروژه بسیار بزرگ باشد، مدیر پروژه دچار درگیزی های فراوانی میشود و درنهایت نیز مجبور میشود مدیریت را به شخص دیگری واگذار کند.
روش سنتی در مدیریت پروژه
در این روش، پروژه را به چند قسمت تقسیم کرده و هر قسمت را با توجه به بودجه، زمان و کیفیت مدنظر، به متخصص آن واگذار میکنند. بودجه را هم در اختیار او قرار میدهند. در کشور ما روش سنتی مدیریت پروژه بسیار رایج است. در روش سنتی، هیچکدام از طرفین خسته نمیشوند و بهطور کلی روش مشتریپسندی است.
روش پیمان در مدیریت پروژه
مدیریت پروژه به روش پیمان یا روش مدیریت اجرا، یکی از بهترین و رایجترین روشهای مدیریت پروژه است. روش پیمان، بهروزشده و تکاملیافته روش سنتی است. در روش مدیریت پروژه پیمان، هماهنگی مشاور، پیمانکار و دیگر اعضای پروژه را بهصورت پیشرفتهتری انجام میدهند.
روش طرح و ساخت در مدیریت پروژه
در روش طرح و ساخت، نظارت و کنترل بر همه عوامل پروژه، توسط شرکتهای پیمانکاری مدیریت پروژه انجام میشود. برای نظارت بر کیفیت تحویل پروژه، در سطح بالاتر هم شرکتهای پیمانکاری را مسئول کنترل شرکتهای پیمانکاری پاییندستی میکنند.
روش کلید گردان در مدیریت پروژه
مدیریت پروژه بهروش کلید گردان زیرمجموعه مدیریت پروژه به روش طرح و ساخت است. در این روش، فقط کارهای مربوط به پیشبینی هزینه و اختصاص بودجه توسط مدیر انجام میشود و بقیه کارها به شرکت پیمانکاری سپرده میشود.
روش طرح و ساخت همزمان در مدیریت پروژه
در مدیریت پروژه به روش طرح و ساخت همزمان، حدود یکسوم پروژه در دست کارفرما یا مدیر پروژه انجام شده و دو سوم دیگر به شرکت پیمانکاری واگذار میشود. در این روش، از آنجا که یکسوم کار را انجام دادهاید، میتوانید به کیفیت ساخت اطمینان بیشتری داشته باشید.
روش ساخت، بهرهبرداری و انتقال در مدیریت پروژه
قسمت زیادی از هزینههای پروژه در این روش را سرمایهگذار یا اسپانسر پروژه برعهده میگیرد. البته سرمایهگذار قبل از واگذاری سرمایه، از مدیر پروژه یا کارفرما تضمین بازگشت وجه میگیرد.
فازهای پروژه
مدیریت پروژه بهکارگیری دانش، مهارت، ابزار و روشهای مختلف برای دستیابی به اهداف پروژه است. بهطور معمول پنج فاز در مدیریت پروژه وجود دارند که نقشه راهی برای رسیدن به هدف پروژه محسوب میشوند. این پنج فاز پروژه عبارتاند از:
فاز ۱: آغاز پروژه
هدف این فاز تعریف پروژه در سطح وسیع است. این فاز بهطور معمول با نیاز سنجی کسبوکار، پس از امکانسنجی پروژه شروع میشود. اگر مطالعات امکانسنجی، انجام پروژه را توجیه کرد، این فاز اولین قدم در تکمیل پروژه خواهد بود. در این مرحله ذینفعان پروژه تصمیم میگیرند که پروژه اجرا شود یا خیر. اگر آنها موافق بودند، باید منشور پروژه و اسناد آغاز پروژه تهیه شوند که اهداف و الزامات پروژه را مشخص میکنند. این اسناد دربردارنده نیازهای کسبوکار، ذینفعان و سایر موارد هستند.
فاز ۲: برنامهریزی پروژه
این فاز کلید مدیریت موفق پروژه است. در واقع بر توسعه نقشه راهی متمرکز است که همه از آن تبعیت خواهند کرد. این فاز بهطور معمول با تنظیم اهداف شروع میشود. دو روش رایج برای تنظیم اهداف وجود دارند که عبارتاند از:
در طول این فاز، محدوده پروژه تعریف و برنامه مدیریت پروژه توسعه داده میشود. شناسایی هزینهها، کیفیت، منابع موجود و زمان واقعبینانه برای به سرانجامرساندن پروژه، از مهمترین جنبههای این برنامه هستند. این موارد بر اساس محدوده، زمانبندی و هزینه پروژه تعیین میشوند. خط مبنای محاسبه در مسیر درستی پروژه هم ضروری است.
فاز ۳: اجرای پروژه
در این فاز تحویلدادنیها تکمیل میشوند. فاز سوم اغلب بهعنوان بدنه پروژه تلقی میشود، و طی آن کارهای زیادی انجام میشوند؛ کارهایی مانند گزارش وضعیت و جلسهها، بهروزرسانیهای توسعهیافته و گزارش عملکرد. جلسه شروع بهطور معمول فاز آغازی در اجرای پروژه را مشخص میکند. در این جلسه اعضای گروه مسئولیتهای خود را در فرایند اجرا برعهده میگیرند.
کارهایی که در طول فاز اجرا انجام میشوند، اینها هستند:
فاز ۴: کنترل و پایش پروژه
این فاز بهطور کامل درباره اندازهگیری پیشرفت و عملکرد پروژه است. هدف اطمینان از همراستایی همه اجزا با برنامه مدیریت پروژه است. مدیران پروژه از شاخصهای کلیدی عملکرد برای محاسبه درمسیربودن پروژه استفاده میکنند. مدیر پروژه بهطور معمول ۲ تا ۵ شاخص را برای اندازهگیری عملکرد استفاده میکند. این شاخصها عبارتاند از:
اهداف پروژه: این شاخص اندازهگیری میکند که آیا پروژه طبق زمان و بودجه مشخص پیش میرود یا نه.
تحویلدادنیها: این شاخص تعیین میکند که آیا تحویلدادنیهای هر وظیفه برآورده شدهاند یا نه.
ردگیری تلاش و هزینه: این شاخص تحقق عملکرد گروه و هزینهکردها طی زمان معین را مشخص میکند.
عملکرد پروژه: این شاخص پایش تغییرات در پروژه را برعهده دارد.
فاز ۵: بستن پروژه
در این مرحله پروژه تکمیل شده است. کار پیمانکاران پروژه در این فاز تمام میشود. اعضای ارزشمند گروه مشخص میشوند. وقتی پروژه به اتمام میرسد، مدیر پروژه جلسهای برگزار میکند و طی آن موفقیتها و شکستهای پروژه را ارزیابی میکند. البته گروه مدیریت پروژه، پس از اتمام پروژه، هنوز کارهایی برای انجام دارند. آنها باید فهرستی تهیه کنند از کارهایی که در طول پروژه انجام نشده است. انجام بودجهبندی نهایی و آمادهسازی گزارش نهایی پروژه هم انجام میشود. درنهایت باید همه اسناد پروژه را جمعآوری کرده و آرشیو کنند.
جمعبندی
حال با توجه به این توضیحات اگر شاخص دیگری برای کنترل و پایش پروژه میشناسید با ما در میان بگذارید.