انواع مدیریت پروژه
مدیریت پروژه میتواند به شیوههای مختلفی انجام شود. هر روش، مزایا و محدودیتهای خاص خود را دارد و بسته به اندازه، پیچیدگی، بودجه و اهداف پروژه، قابل انتخاب است. در ادامه به هفت روش پرکاربرد در مدیریت پروژه اشاره میکنیم:
۱. روش امانی
در این روش، کارفرما یا مدیر پروژه، بهصورت مستقیم مسئول انجام کلیه امور پروژه است. روش امانی بیشتر در پروژههای کوچک و کمریسک مناسب است. اما در پروژههای بزرگ، این سبک مدیریت ممکن است موجب سردرگمی و فشار بیش از حد بر مدیر پروژه شود.
۲. روش سنتی
این شیوه یکی از متداولترین روشهای مدیریت پروژه در کشور ما است. در روش سنتی، فعالیتهای پروژه به اجزای کوچکتر تقسیم میشوند و مسئولیت هر بخش به متخصص آن سپرده میشود. این مدل به علت ساختار ساده و تقسیم وظایف مشخص، مورد استقبال بسیاری از سازمانها قرار گرفته است.
۳. روش پیمان (مدیریت اجرا)
در این روش، کارفرما با عقد قرارداد با پیمانکاران مختلف، اجرای پروژه را برونسپاری میکند. این مدل، نسخهای تکاملیافته از روش سنتی است و باعث بهبود ارتباط میان مشاور، پیمانکار و سایر ذینفعان پروژه میشود.
۴. روش طرح و ساخت
در روش Design-Build یا طرح و ساخت، یک شرکت پیمانکاری مسئولیت طراحی و اجرای پروژه را بهطور همزمان بر عهده میگیرد. این سبک از مدیریت پروژه موجب هماهنگی بهتر و کاهش زمان و هزینه در پروژه میشود.
۵. روش کلید در دست (Turnkey)
در این شیوه، پیمانکار تمامی مراحل پروژه را بهجز تأمین مالی انجام داده و در پایان، پروژه را بهصورت آماده تحویل کارفرما میدهد. این مدل مناسب کارفرمایانی است که قصد دارند درگیر جزئیات پروژه نشوند.
۶. روش طرح و ساخت همزمان
در این روش بخشی از پروژه توسط کارفرما و بخش دیگر توسط پیمانکار انجام میشود. بهاینترتیب، کارفرما بر بخشی از کیفیت کار نظارت مستقیم خواهد داشت. این مدل برای پروژههایی مناسب است که در آنها بخشی از دانش فنی داخل سازمان وجود دارد.
۷. روش ساخت، بهرهبرداری و انتقال (BOT)
در پروژههای BOT، بخش عمدهای از سرمایهگذاری توسط سرمایهگذار انجام میشود. پس از اتمام پروژه و بهرهبرداری طی یک دوره مشخص، پروژه به کارفرما منتقل میشود. این مدل برای پروژههای زیرساختی و سرمایهبر بسیار مناسب است.
مدیریت موفق پروژه نیازمند طی کردن چند مرحله کلیدی است که به پروژه ساختار و جهت میدهد. این مراحل پنجگانه، از تعریف پروژه گرفته تا بستن آن، چارچوبی استاندارد در مدیریت پروژههای حرفهای بهشمار میآید.
فاز اول: آغاز پروژه
در این مرحله، پروژه در سطح کلان تعریف میشود. تحلیل نیازمندیها، امکانسنجی و نگارش منشور پروژه از فعالیتهای اصلی این فاز هستند. تصمیمگیری درباره شروع یا عدم اجرای پروژه نیز در همین مرحله انجام میشود.
فاز دوم: برنامهریزی
این فاز پایه و اساس موفقیت پروژه را میسازد. تعیین اهداف با استفاده از چارچوبهایی مانند SMART و CLEAR، برآورد زمان، هزینه و منابع، و تهیه برنامه زمانبندی و بودجه از جمله اقداماتی هستند که در این مرحله انجام میشود.
فاز سوم: اجرا
در این مرحله، برنامههای تدوینشده به مرحله عمل میرسند. توسعه تیم پروژه، تخصیص منابع، اجرای عملیات، و ثبت گزارشهای عملکرد از فعالیتهای این فاز هستند. شروع رسمی پروژه معمولاً با جلسه Kick-off همراه است.
فاز چهارم: پایش و کنترل
در این فاز، وضعیت پروژه بهطور مداوم بررسی شده و از تطابق فعالیتها با برنامه اصلی اطمینان حاصل میشود. شاخصهایی مانند میزان تحقق اهداف، پیشرفت تحویلدادنیها، مصرف منابع، و انحراف از برنامه از جمله ابزارهای پایش هستند.
فاز پنجم: خاتمه پروژه
پس از اتمام عملیات اجرایی، پروژه وارد فاز بستن میشود. در این مرحله، ارزیابی نهایی عملکرد، مستندسازی، تسویه حسابها، انتقال دانش و آرشیو اسناد پروژه انجام میشود. همچنین تجربیات پروژه برای استفاده در پروژههای آتی ثبت میگردد.
جمعبندی
شناخت دقیق انواع مدیریت پروژه و مراحل کلیدی آن، میتواند مدیران را در انتخاب بهترین روش و طراحی مسیر موفقیتآمیز پروژه یاری کند. اگر شما نیز تجربه یا شاخصهای مؤثری در ارزیابی و کنترل پروژه دارید، خوشحال میشویم با ما به اشتراک بگذارید.